خوب

خوب تنها کلمه ای که کسی از آن ناراحت نمی شه

خوب

خوب تنها کلمه ای که کسی از آن ناراحت نمی شه

بیا بیا که پشیمان شوی از این دوری

خوب این مربوط به ۴۰ سال به بالا  است

نظرات 1 + ارسال نظر
بهشت سه‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:04 ق.ظ

تحقیرم میکنی و من نمی ت.نم از خودم دفاع کنم.
باشه باشه بکن میگن جای زخم شمشیر خوب میشه ولی جای نیش این حرفا تا ابد رو قلب میمونه من با خودم عهد بسته ام به جای برخورد تند مدارا کنم تو خودتم آزار می بینی ها ولی باز باعث عبرتت نمیشه که دست از آژار کلامی من برداری میدونم اگر تو زندگی موفق و کامروا و دارای اعتماد به نفس بودی با من این چنین نمی کردی.تو میخوای بر تزلزل شخصیتی خودت فائق آیی که خودتو قدرتمند تر از من نشون میدی شایدم کسانی هم تو را آزرده کرده اند و تو به عوض عکس العمل نشون دادن به خودشون خشمت را به من بی گناه جا به جا کرده ای چون اون روزا قادر نبودی از خودت دفاع کنی و تلافی کر ه را تو دل کوره در میاری غافلی که من دارم متوجه این مشکلاتت میشم از روی رفتارات .کاش می تونستی بفهمی من متوجه بی هدفی ات در زندگی میشم.
من حرفاتو نشنیده می گیرم و خودم را مراقبت می کنم از تو دل آزرده و مکدر شوم چون رشته زندگی مون گسسته میشهمن تو بحث ها با تو رودر رو نمی شم خودمو کنار می کشم ونمیذارم به هدفت برسی که در من احساس بدی نسبت به خودم پدید بیادو
دوستم میگفت :اگر جوابتو بدم هم شان تو شده ام و فرقی با تو ندارم و دیگه حق ندارم بگم کار اشتباهی کرده ای چون خودم هم چنین کرده ام .کور خوندی نمی تونی منو به بازی بگیری.من همبازی تو نمیشم.من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش به قول حافظ "عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناهان دگران بر تو نخواهند نوشت " .
نظر لطف داری ازت ممنونم شاید حق با تو باشه ولی خودم میدونم چی میخوام و چه باید بکنم. به هر وقتی نظر میدی یه کم به خود میام و با دقت بیشتر ادامه میدم ولی راه حلات برای خودت مفیده من خودم میدونم چه باید بکنم که برام مفید باشه . مطمئنم این خودم بودم که به تو اجازه دادم با من چنین رفتاری داشته باشی و باید در نوع رفتارام ..
اینکه از تو می رنجم به خودم مربوطه که روی تو زیادی حساب وا کرده ام چرا باید اینقدر خوشی و شادی ام را منوط به تایید های تو کرده باشم که راحت بتونی متزلزلم کنی؟من از خودم گلایه دارم که نتونستم به تنهایی خود خو کنم و تو را به خلوت خودم راه دادم و تو امروز آنقدر جسور شده ایی که در من نسبت به خودم ایجاد شک و تردید می کنی.
در واقع خودم شمشیرت را تیز کرده گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست.
تو متوجه نمیشی چقدر منو می آزاری؟میدونی و آزارم میدی؟یا نادانسته؟به هر حال با عرض معذرت باید بگم دلگیر شدم ازت اصلا انتظارش را نداشتم.نا سلامتی من و تو دوستان قدیمیم. البته من نمی بایست انتظار تایید می داشتم نباید هم فکر کنم گل بی خار هستم به هر حال مشق ننوشته بی غلط است و باید به خودم و شما فرصت می دادم تا هم خودم غلط بنویسم هم شما غلط گیری کنید.
(اگر احساس می کنی دیگران دارند تحقیرت می کنند یه سری به خودت بزن آیا خودتو مستحق تحقیر شدن می دونی؟اگه میدونی حالا هم احساس تحقیر می کنی و اگر مستحق نمی دونی پس مطمئن باش او هم چنین قصدی نداشته چون این خود ماییم که به دیگران می گوییم مرا بزن من مستحق کتک خوردنم و بازی مرا بزن یه کتک زن و یک کتک خور لازم داره .این بازی را کسانی دوست دارند که عادت قدیم شون همین بوده
من بارها از شما رفتار هایی دیده ام کلام هایی شنیده ام که مورد تاییدتان نیستم برای من مهم نیست عزیزم شما اگر معتقد به آزادی من بودی اجازه میدادی به روش خودم زندگی کنم لباس بپوشم و رفتار کنم مشکل اینجاست که شما فقط خودت و راه و روش خودت را می پسندی و همه آنچه دیگران غیر خودت انجام دهند را بد می دونی شاید خودت بیش از هر کس محتاج نصیحت باشی که کمی وسعت سینه داشته باشی آلت الریاسه سعه الصدر تو نمی دانی کسی میتونه رئیس باشه که سعه صدر داشته باشه؟یاد بگیر به من آزادی بدی که حتی اگر مورد پسندت عمل نمی کنم ولی به روش خود عمل کنم

خوب
سلام
و صد سلام
نمی دانم چرا این مطالب را نوشته اید
یا لااقل وبلاگ خود را معرفی می کردید
اگر در مطالب من خوبی ندیدید بیان کنید
خوشحال می شوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد